به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما، مرکز همدان، هرسال وقتی به نیمه آبان میرسیم ناخواسته به یاد حماسه جوانانی میافتیم که ۹۷ روز زودتر از سایر نقاط کشور مجسمه شاه را به زیر کشیدند و در دوران معاصر نیز نهاوند همواره نقش تاثیرگذاری در رویدادهای حساس تاریخی و سیاسی داشته است از جمله این نقشآفرینیهای حساس میتوان به مبارزات انقلابی مردم این خطه در دوران رژیم پهلوی اشاره کرد.
مبارزات انقلابی مردم نهاوند محدود به سال ۵۷ نمیشود و از همان ابتدای مبارزه حقطلبی در سال ۱۳۲۸ و به حمایت از دولت قانونی مصدق آغاز شد و با پایین کشیدن مجسمه شاه نخستین بار در ایران در سال ۵۷ پیروزی انقلاب به اوج خود رسید.
سرنگونی مجسمه شاه توسط جوانان نهاوندبه گفته بسیاری از مورخان و انقلابیون معاصر، مردم نهاوند سابقه درخشانی در مبارزه با ظلم و طاغوت دارند بهطوریکه مبارزه این مردم مؤمن، شریف، انقلابی و ولایت مدار در دوران معاصر به حوادث قبل و بعد از کودتای ننگین ۲۸ مرداد رقم خورد و در جریان آن مبارزه از طرف کودتاگران تعدادی زیادی از مردم بازداشت و زندانی شدند.
مردم همیشه انقلابی و ولایتمدار نهاوند در دوران معاصر با کمک بزرگانی مانند آیتالله شیخ محمد، ولی حیدری پدر شهید حیدری، شهید آیتالله علی قدوسی حجتالاسلام شیخ احمد زمانیان ومبارزان وطنپرستی مانند عبدالله و منصور زمانیان، مجید رهبری، احمد سیدان و دهها نفر دیگر که به حمایت از آیتالله کاشانی و دولت قانونی مصدق به مبارزه با شاه پرداختند، اما پس از کودتای ننگین آمریکایی ۲۸ مرداد بیشتر آنها دستگیر و روانه زندانهای خرمآباد و نهاوند شدند که پس از مدتی با رایزنی بزرگان از زندان آزاد شدند.
عبدالله زمانیان که اکنون حدود ۱۰۰ سال سن دارد و مقیم آمریکا است در مورد شرایط آن زمان و مبارزه با شاه میگوید: ما به همراه تعدادی از دوستان و بزرگان به مبارزه با کودتا گران پرداختیم، اما با پیروزی کودتاچیان همه ما دستگیر و روانه زندان شدیم و سلول ما در زندان نزدیک آیتالله کاشانی، ناظر زاده کرمانی، خلیل کرمانی و سایر کسانی بود که بعد از کودتا دستگیر و روانه زندان خرمآباد شده بودند.
او بیان کرد: ملت بزرگ ایران هیچوقت زیر یوغ استکبار و استبداد نبودهاند و بعد از سالها مبارزه در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ برای همیشه طومار حکومت ستمشاهی را در هم پیچیدند و سهم مردم نهاوند از سال ۱۳۲۸ تا پیروزی انقلاب بسیار پررنگ بوده است.
جعفر شهبازی یکی شاهدان عینی قبل از انقلاب نهاوند اظهار داشت: مبارزهای که در نهاوند در سال ۱۳۲۸ آغاز شد در سال ۱۳۴۹ با تشکیل گرو انقلابی ابوذر وارد مرحله جدیدی از مبارزه با حکومت شاه شد بهطوریکه ۶ جوان انقلابی به همراه معلم شهید حاج محمد طالبیان به نامهای بهمن منشط، ولیالله سیف، عباد الله خدا رحمی، روحالله سیف، حجتالله عبدلی، ماشاالله سیف گروهی مبارز به نام ابوذر را نخستین بار در غرب کشور تشکیل دادند.
گروه انقلابی ابوذر نهاوند ناعادلانه محاکمه و اعدام شدندشهبازی افزود: پس از تشکیل این گروه و چندین عملیات مسلحانه در تیرماه سال ۱۳۵۲ بیشتر اعضای گروه دستگیر و به زندان قصر منتقل و تحت شدیدترین بازجوییها و شکنجه قرار گرفتند و در نهایت به دستور مستقیم شخص شاه در سحرگاه ۳۰ بهمن ۱۳۵۲ تیرباران شدند.
او بیان کرد: با اعدام و شهادت این گروه انقلابی جو خفقان در نهاوند حاکم شد بهطوریکه شهید طالبیان معلم گروه و عدهای از انقلابیون، مرتبط با این مبارزان دستگیر و رفت و آمد روحانیون نیز به استان همدان فزونى یافت و بزرگانى نظیر حججاسلام ریشهری، عباس شیرازى، فلاح یزدى، فاکر خراسانى، حسن روحانى و موحدى قمى پس از سخنرانى در نهاوند ممنوع المنبر شدند.
شهبازی اظهار داشت: رهبر معظم انقلاب که در دوران مبارزات انقلابی و اسارت در زندانهای ساواک با شهید طالبیان آشنا شده بودند درباره این شهید فرمودند: "ما در آن دوران با آقای طالبیان آشنا شدیم که سرنوشت ایشان معلوم نشد اگر زنده هستند در پناه خدا باشند و اگر شهید شدند خداوند اجرشان دهد و ما باید یاد این مرد زحمتکش و مبارز واقعی را که ما میشناختیم گرامی بداریم".
روحانی برای سخنرانی بر ضد شاه به نهاوند آمداو گفت: از دیگر کسانی که در خاطرات خود از مبارزه و سابقه انقلابی مردم نهاوند یادکردهاند حسن روحانی رئیسجمهوری فعلی است که در کتاب خاطرات خود مینویسد در دیماه ۱۳۵۷ آن سال که چند شب در شهرستان نهاوند سخنرانی میکردم بعد از سخنرانی شب سوم که مصادف با حوادث ۱۹ دیماه قم شده بود، شهربانی نهاوند مأمور دستگیری من شد که با تلاش شهید حیدری و دوستانش با لباس مبدّل از نهاوند خارج شدم.
حسین زرینی نویسنده کتاب نهاوند در انقلاب میگوید: بهجرات میتوان ادعا کرد که گروه انقلابی ابوذر نهاوندنخستین تشکیلات منسجم و هماهنگی بود که از گروهی دانشآموز و معلم تشکیل برای مبارزه علیه طاغوت در غرب کشور بود که به دلیل ترسی که شاه و حکومت پهلوی از آنها داشتند بدون حضور وکیل مدافع، آنها را در دادگاهی نظامی به اعدام محکوم کردند.
زرینی افزود: مشعلی که این دانش آموزان انقلابی در سال ۱۳۵۲ برافروختند شعلههای آن با سقوط مجسمه شاه در ۱۵ آبان سال ۱۳۵۷ در شهرستان نهاوندنخستین بار در کشور و پیشروتر از تمامی شهرستانها و حتی تهران باعث شد مردم شهرهای مختلف ایران آن را نشانه جسارت و شجاعت مردم نهاوند بدانند و این حرکت نقطه عطفی در تاریخ کشور شد تا سایر شهرهای ایران نیز یکی پس از دیگری مجسمه شاه را سرنگون کنند.
نهاوند نخستین شهری بود که مجسمه شاه در آن سرنگون شداو گفت: بعداز این کار به هر بهانهای مردم مبارز و انقلابی نهاوند خشم خود را نسبت به حکومت شاه نشان میدادند بهطوریکه رژیم شاه به علت ترس از خشم انقلابی مردم نهاوند نسبت به تحرکات این شهرستان حساس بود و به همین خاطر دستور داد که بعد از شهر همدان در نهاوند نیز اداره ساواک تشکیل تا اخبار سریعتر از همهجا به مرکز گزارش شود.
این استاد دانشگاه تهران بیان کرد: در روز جمعه ۱۳ بهمنماه مردم نهاوند و روستاهای اطراف در راهپیمایی عظیمی که تعداد آنها بین هفتاد تا هشتاد هزارنفر تخمین زده میشد به حمایت از امام خمینی (ره) پرداختند و برقراری حکومت اسلامی را خواستار شدند و در روزهای بحرانی به منظور کمک به مردم نهاوند در دی ۱۳۵۷ یک هیئت پزشکی با مقداری دارو از طرف آیتاللهالعظمی گلپایگانی برای معالجه مجروحان راهی نهاوند شدند.
گارد ویژه شاهنشاهی برای سرکوب مردم به نهاوند اعزام شداوگفت: در دیماه ۱۳۵۷ که پیشتر از آن در ۱۵ آبان ماه مجسمه شاه در نهاوند سرنگونشده بود رژیم شاه با اعزام گارد ویژه شاهنشاهی از زنجان به نهاوند سختترین ظلم و جنایت را در حق مردم مظلوم نهاوند روا داشتند بهطوریکه از سوی آیتالله طالقانی اعضای کادر درمانی بیمارستان لقمان الدوله تهران و چند خبرنگار و حقوقدان در ۱۷ دی ۵۷ عازم نهاوند شدند.
کریم یوسفی یکی دیگر از مجروحان حادثه ۲۵ دیماه ۵۷ روستای جهانآباد در مورد وقوع حمله گارد شاه و نیروهای ساواک و ژاندارمری در حمله به این روستا چنین میگوید: وعده تمامی جوانان روستای ما روز ۲۵ دیماه ۱۳۵۷ در خانه شهید نور خدا زمانیان بود که بیش از ۳۰ نفر شب آماده بودند که متأسفانه توسط مخبران ساواک محل ملاقات لو رفت و آن جنایت وحشتناک رژیم رغم خورد که در مطبوعات سراسری انعکاس وسیعی داشت.
اواظهار داشت: روز ۲۵ دیماه گارد شاهنشاهی مستقر در زنجان تحت فرماندهی شخصی به نام حسینی برای دستگیری یکی از روحانیان به نام حجتالاسلاموالمسلمین احمد زمانیان وارد روستای جهانآباد شدند که مردم روستا نیز به مقاومت پرداخته و در مقابل آنان ایستادگی میکنند و ۱۸ نفر از آنان در درگیری بهشدت مضروب میشوند.
گارد شاهنشاهی ۲ نفراز مردم نهاوند را شهید و ۱۸ نفر را مجروح کردیوسفی بیان کرد: نیروهای بیرحم گارد شاهنشاهی به همراه مأموران شهربانی نهاوند تمامی مجروحان را در کامیونهای ارتشی ریخته و به شهربانی نهاوند میبرند و پس از شکنجههای بسیار آنان را بین دو روستای کوهانی و جهانآباد بر روی برفها رها میکنند که مردم دو روستا با شنیدن صدای ناله مجروحان به کمک آنان شتافته و به دلیل ناامنی در نهاوند آنها را به بیمارستان ملایر میبرند که دو نفر از آنان به نامهای نور خدا زمانیان و علی کوچک زمانیان براثر شدت ضربات وارد شده به شهادت میرسند.
او افزود: به دنبال این اقدامات انسان دوستانه علما و مردم ملایر در کمک به آسیب دیدگان حادثه جهانآباد نهاوند آیتالله علیمرادیان در نامهای از این اقدام مردم و روحانیان ملایر سپاسگزاری و قدردانی کرد.
یوسفی گفت: بعد از اتفاقات در جهانآباد و بسیاری از نقاط نهاوند اعتصاب فرهنگیان و دانش آموزان به سایر ادارات دولتی شهر مانند کانون سازمان تعاون روستایی، اداره پست و اداره دارایی نهاوند سرایت و آنها نیز دست به اعتصاب زدند.
این مبارز انقلابی میافزاید: تظاهرات دانش آموزان و مردم نهاوند در هفته اول آبان ماه ۱۳۵۷ باعث شد شاهد تظاهرات و حضور یکپارچه دانش آموزان در سطح خیابانهای شهر همراه با اعتصاب فرهنگیان و سایر ادارات دولتی شهر مانند کانون سازمان تعاون روستایی، اداره پست و اداره دارایی باشیم.
جوانان انقلابی نهاوند در حالی مجسمه را سرنگون کردند که خیابان مملو از ماموران شهربانی و ژاندارمری وساواک بود، خروشان وشعار گویان از مسجد جوانان، به سمت خیابان اصلی حرکت کردند و به محض رسیدن به میدان مجسمه، با تیر آهنهایی که کنار خیابان برای ساخت وساز پاساژ وبانک، در دسترس آنان بودند، به مجسمهی محمد رضا پهلوی، حمله کردند و با ضربات پی در پی، مجسمه طاغوت را سرنگون کردند و این اقدام انقلابی، نخستین بار به نام مردم نهاوند، در حافظه تاریخ ثبت شد که متاسفانه به علت عدم پیگیری مستمر مسئولان در طی سالهای پس ازپیروزی انقلاب اسلامی، این افتخار نهاوندیها در مناسبتها و ایام تاریخی کشور ثبت نشده است.
در نهاوند، یادی و یادمانی و میدانی به نام ابوذر که یاد آور، روزهای پر شور سقوط مجسمه طاغوت باشد، وجود ندارد.
امید است شورای فرهنگ عمومی نهاوند، اقدام لازم در خصوص پیگیری "روز ۱۵ آبان بنام روز نهاوند "را به عنوان یک مطالبه عمومی مردم این دیار، تا رسیدن به نتیجهی نهائی، پیگیری کند.